روز شنبه ۲۴ خرداد، روزنامه وطن امروز منتسب به جریان جوانان تندروی اصولگرا، به مناسبت پایان هفتمین سال دولت ۷ ساله حسن روحانی، عکس یک خود را به یک روحانی از پشت سر اختصاص داده که در نگاه اول به راحتی قابل شناسایی نیست؛ روحانیای که عبای مشکی پوشیده و عدد حسابی «منفی هفت» از پشت، همچون یک یقه انگلیسی به گردنش آویزان شده است.
اینکه چرا ارگان رسانهای تندروهای اصولگرا، ترجیح داده، روحانی تصویر شده در عکس یکش که نمره منفی هفت گرفته، به سادگی شناسایی نشود و پشت به مخاطب باشد، موضوعی قابل بحث است و میتواند معانی مختلفی داشته باشد، اما نکات مهمتری در این عکس و سرمقاله امروز این روزنامه وجود دارد که محل تأمل است.
سرمقاله متصل به عکس یک این روزنامه که ذیل عنوان «هفت سال از عمر یک ملت» نگاشته شده، رئیسجمهور را اینگونه وصف میکند: «شخصی که حضورش در انتخابات «اشتباهی» بود...» و «از یک کاندیدای غیرجدی، یک رئیسجمهور ساخت»؛ وصفی که برای مخاطبان سریالهای طنز تلویزیونی کاملا شناخته شده و یادآور کاراکتر مسعود شصتچی در سریال مرد هزارچهره مهران مدیری است. نکته اینجاست که اهالی رسانه در ایران به خوبی میدانند تعابیر بسیار سادهتر از اینها برای رئیسجمهوری محبوب اصولگرایان در دولتهای نهم و دهم، چگونه توهین به رئیسجمهوری تلقی میشد و زمینه برخورد با رسانهها را فراهم میآورد.
نگاهی به عملکرد افراطیون اصولگرا در طول سالهای ۹۶، ۹۷ و ۹۸ در هجمه به دولت روحانی، که با استقبال اپوزیسیون خارج از کشور همراه شد و به گواه بسیاری شواهد و قرائن، در شکلگیری حوادثی چون دی ۹۶ و آبان ۹۸ مؤثر بود، این عکس یک و سرمقاله را بیش از پیش معنادار میکند؛ عکس و یادداشتی که سعی دارد با الصاق مشکلات کشور به عدد رشد اقتصادی در شرایط استثنایی فروش نفت، علیرغم همه تأکیدات رهبر انقلاب بر لزوم امیدبخشی به جامعه، شرایط را سیاه و ناامیدکننده نشان دهد. این دقیقا همان رویکردی است که در آستانه حوادث دی ماه ۹۶ از رسانههای منتسب به جریان اصولگرایی شاهد بودیم و در نهایت به اذعان برخی دلسوزان اصولگرا، با نامه چهرههای معتدل اصولگرایی به رهبر انقلاب و ورود هشدارگونه رهبری کمرنگتر شد.
وطن امروز که هفت سالگی دولت غیرهمسو با خود را با مشکلات مردم و عدد منفی هفت جشن گرفته، در سرمقاله خود که با هزینه از جیب مشکلات مردم در بحبوحه اعمال سختترین تحریمها، شرایط را ناامیدکننده و سیاه جلوه میدهد، سعی دارد در پایان با ماهیگیری، تنها روزنه امید را این بخواند که «فقط یک سال تا پایان این جماعت مانده است» و به این شکل، نگاهها را به سمت انتخابات سال آینده معطوف سازد؛ جملهای که بیش از هرچیز نشان میدهد طیف تندروی اصولگرا که در انتخابات مجلس توانست با سهمخواهی، جایگاهی ویژه در لیست اصولگرایان به دست بیاورد، با روی کار آمدن مجلس یکدست یازدهم، نیرویی مضاعف یافته و یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، برای رونمایی از پروژه ۱۴۰۰ خود شتاب میگیرد.
اما نکته مغفول در نگاه و عملکرد تندورهای اصولگرا، درسی است که باید از حوادث ۹۶ و ۹۸ میگرفتند که هرگونه ناامید کردن جامعه از شرایط کشور در وضعیت کنونی، نه تنها به نفع هیچیک از جریانهای سیاسی درون نظام تمام نخواهد شد و آرا را به سمت جریان مقابل دولت، سرریز نمیکند، بلکه منجر به حرکتهای تند شده و زمینهساز اعتراضاتی خواهد شد که نه مردم و نه نظام از آن نفعی نخواهند برد و در نهایت آثار انتخاباتی آن نیز در قالب کاهش میزان مشارکت بروز خواهد کرد.
نظر شما